اهمیت اهداف در بهبود کیفیت زندگی

اهمیت اهداف در بهبود کیفیت زندگی: بهزیستی و بهبود کیفیت زندگی تا اندازه زیادی به توانایی های ما برای انتخاب راه و روش زندگی، تعیین مقاصد و اطمینان داشتن بر اینکه مسیر خاص مورد علاقه خود را دنبال می کنیم، بستگی دارد.(شموک و شلدون،2001)

اهداف زندگی که هدف اصلی یعنی تلاشهای شخصی، طرحهای شخصی، تکالیف یا وظایف زندگی و اشتیاق بیشتر نیز نامیده می شوند هدف های انگیزشی خاصی هستند که زندگی خود را با آنها جهت می دهیم.

آن ها با نیاز یکسان نیستند زیرا در سطح هوشیاری صورت بندی می شوند.آنها با ارزشهای مورد اعتقاد شخص نیز تفاوت دارند.همچنین از هدف های کوتاه مدت هم متمایزند زیرا زندگی افراد را برای دراز مدت هدایت میکنند.

پژوهش نشان داده است اگر شخص بداند چه هدف هایی را در زندگی پی می گیرد، به چه دلیل آن ها را دنبال میکند و اینکه هدف ها تا چه اندازه با ارزش های او هماهنگی دارد ،کیفیت زندگی وی بهبود می یابد.

مدل خود هماهنگی ادعا می کند که بهزیستی زمانی افزایش می یابد که افراد هدف هایی را انتخاب می کنند که بر انگیزش شناسایی شده و یکپارچه شده آنها مبتنی باشد.(شلدون ، 1994).

چنان که هدف های طولانی نشان داده است، هدف های خود هماهنگی نه تنها با بهزیستی لذت جویانه و فضیلت اخلاقی ارتباط دارد، بلکه افراد با احتمال بیشتر به تلاش خود برای رسیدن به آن ها ادامه می دهند.

وقتی که این هدف ها تحقق می یابند، بهزیستی حتی بیشتر و بهتر می شود. علت اینکه چرا هدف های خود هماهنگ بهزیستی را افزایش می دهد آن است که آن ها نیازهای روان شناختی ذاتی را ارضا می کنند.

اهمیت اهداف در بهبود بهزیستی

چه هدفهایی برای بهبود کیفیت زندگی مناسب است؟ 

در بررسی اهمیت اهداف و نقش آنها در بهبود کیفیت زندگی به نظر بعضی از پژوهشگران، هدف های خاصی وجود دارند که بیش از هدف های دیگر در ارتقای بهزیستی موثرند.

برای مثال ،اریک فرام روان شناس انسان گرا (1976) بین ((برخورداری از موقیت سنجی )) (کسب ثروت و مقام ) و ((موقعیت سنج بودن )) (مانند خودشکوفایی ) تمیز قائل شد و یافت که افراد موقعیت سنج به طور متوسط شادکام ترند.(فرام ،1976)

شاید به این علت که از اضطراب پایگاه رنج نمی برند و وقت خود را برای رسیدن به پایگاه دیگر تلف نمی کنند.(دی باتن ،2005).

بسیاری دیگر فکر می کنند که تمرکز بر هدف های بیرونی (موفقیت در کسب دارایی، شهرت اجتماعی و ظاهر فیزیکی) به اندازه تمرکز بر اشتیاق ( مانند خودپذیری، پیوند جویی، و احساس اجتماعی)سودمند نیست (کاسر و ریان، 1996).

هدف های بیرونی با عزت نفس پایین، مصرف مواد، تماشای بیشتر تلویزیون، روابط دشوارتر و کمتر رضایت بخش و رفتارهای خودشیفته و رقابت کننده رابطه دارد.

اما پژوهش های دیگر (مانند مدل ارزش به عنوان یک میانجی) به نتایج نسبتا متفاوتی منجر شد و نشان داد که محتوای هدف به خودی خود مهم نیست

بلکه هماهنگی بین ارزش های افراد و هدف های آنان مهم است.(ایشی و همکاران، 1999).

این مدل خاص ، ده ارزش جهان شمول شوارتز ( قدرت، پیشرفت، لذتگرایی، تحریک، خودرهبری، کل گرایی، خیرخواهی، سنت، همنوایی و امنیت) رابررسی کرد.

حتما ببینید: ویدئو های من با موضوع فرزند پروری

پژوهش ایشی و همکارانش نشان نداد که ارزش های بیرونی (مانند قدرت) یا ارزش های درونی (مانند خیرخواهی، خودرهبری)

به ترتیب با بهزیستی سطح پایین و بالا رابطه دارند، بلکه فقط هدف های هماهنگ با ارزش ها و فعالیت هاست که احساس رضایت را فراهم می سازد.

این نتیجه به دست آمد که کسانی که پول برایشان ارزش محسوب می شود از هدف های مادی یا هدف های مرتبط به منابع دیگر

( مانند پول، سلامت، توانایی در ورزش و جذابیت ) پیروی می کنند و می کوشند که این منابع را بدست آورند.

و لذا در مقایسه با آنان که این منابع بر ایشان ارزش نیست احساس رضایتمندی بیشتری دارند.(داینر و فوجیتا،1995)

با وجود این می دانیم که رضایت آنان پایدار نیست و به سرعت به این منابع خو می گیرند.

بنابراین، در حالی که محتوای هدف ها (مانند داشتن و بودن ) ممکن است به خودی خود مهم باشند، هماهنگی بین هدف ها و ارزش ها به همان اندازه اهمیت دارد.

تا اینجا به اهمیت اهداف در بهبود کیفیت زندگی اشاره کردیم، در ادامه ب مدیریت تعارض اهداف می پردازیم:

مدیریت تعارض هدف ها در بهبود کیفیت زندگی

هدف ها ممکن است با ارزش ها در تعارض باشند که به ناهمسانی منجر می شود اما، هدف ها هم ممکن است با هم در تعارض باشند ( مانند وقتی که رسیدن به هدف، راه را به هدف دیگر می بندد).

شما می توانید در مورد هدف های متعارض با خود گفتگو کنید و به یک راه حل مشترک برسید.

اگر پی گرفتن هدف ها تا این اندازه برای بهزیستی مهم است، چرا افراد اغلب نمی توانند آن ها را دنبال کنند.این امر چند علت دارد(فورد و نیکلز ، 1991).

نخست اینکه مردم اغلب هدف هایی را بر می گزینند که فوریت و جاذبه بیشتر، اما اهمیت کمتری دارند.( کارهای روزمره، رویدادها و غیره).

دوم، می ترسیم که مبادا به دلایلی نتوانیم به آن برسیم و در نتیجه برای رسیدن به آن هرگز نمی کوشیم.

سرانجام گاهی تلاش در راه رسیدن به اهداف دشوار است _ ممکن است پیش از آن که به هدف مطلوب خود برسیم، توان و نیروی خود را از دست بدهیم ( نرخ بالای دست کشیدن از یادگیری بلند مدت در موسسات، نمونه ای از این قبیل است).

حتما بخوانید : با غم و اندوه و بی حوصلگی دوران کرونا چه کنیم؟

 ویژگی های هدف مناسب برای بالا بردن بهزیستی: 

• آسان، واقعی و قابل دستیابی
• به تدریج رسیدن به آن
• داشتن تعهد زیاد نسبت به آن
• درونی بودن هدف
• مرتبط بودن به جامعه، افراد صمیمی و رشد
• همگام بودن با انگیزه ها و نیازهای شخصی
• ارزشمند بودن در فرهنگ شخص
• متعارض نبودن
  (لیوبمیرسکی ، 2001)