روانشناسی سنتی یا روانشناسی مثبت‌نگر؟ کدام برای حال خوب مؤثرتر است؟

رابطه عاطفی سالم ، راهنمای جامع برای زوجین
رابطه عاطفی سالم ، راهنمای جامع برای زوجین
20-05-1404

روانشناسی سنتی یا روانشناسی مثبت‌نگر؟ کدام برای حال خوب مؤثرتر است؟

روانشناسی سنتی یا روانشناسی مثبت‌نگر؟ کدام برای حال خوب مؤثرتر است؟

روانشناسی سنتی یا روانشناسی مثبت‌نگر؟ کدام برای حال خوب مؤثرتر است؟

روانشناسی سنتی یا روانشناسی مثبت‌نگر؟ کدام برای حال خوب مؤثرتر است؟

روانشناسی سنتی یا روانشناسی مثبت‌نگر: تفاوت‌ها، مزایا و تاثیر هر کدام بر حال خوب و کیفیت زندگی با استناد به منابع علمی معتبر.

 

مقدمه – چرا مقایسه این دو رویکرد مهم است؟

شاید برای شما هم پیش آمده که در جست‌وجوی بهبود حال و روزتان، اسم «روانشناسی مثبت نگر» را شنیده باشید و با خود بگویید این چه فرقی با روانشناسی معمولی یا همان روانشناسی سنتی دارد؟


روانشناسی مدل سنتی سال‌هاست که به شناسایی، تشخیص و درمان مشکلات روانی می‌پردازد، در حالی که روانشناسی مثبت‌نگر تمرکز را از مشکل برمی‌دارد و روی نقاط قوت، معنا و لذت زندگی می‌گذارد.


در این مقاله می‌خواهیم با زبان ساده، اما بر اساس منابع معتبر علمی، این دو رویکرد را مقایسه کنیم تا بهتر بتوانید انتخاب کنید کدام یک برای حال خوب و رشد شما مؤثرتر است.

 

روانشناسی سنتی؛ چی‌کار می‌کند و از کجا شروع شد؟

 

تمرکز بر مشکل و بیماری

روانشناسی سنتی یا روانشناسی بالینی، از اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و هدف اصلی آن شناسایی اختلالات روانی، درمان آن‌ها و کاهش رنج انسان‌ها بود.


در این رویکرد، تمرکز اصلی روی تشخیص مشکلاتی مثل افسردگی، اضطراب، وسواس و… است. روانشناس در این مدل بیشتر نقش «درمانگر» را دارد و فرایند کار شبیه این است که ابتدا مشکل پیدا می‌شود، سپس برای برطرف کردن آن، از روش‌های مختلف درمانی استفاده می‌شود.

 

محدودیت‌ها و نواقص

با اینکه روانشناسی سنتی میلیون‌ها نفر را از درد و رنج نجات داده، اما یک ضعف مهم دارد: وقتی مشکل برطرف شد، لزوماً به این معنی نیست که فرد حال خوبی پیدا کرده است.


به قول مارتین سلیگمن: «نبود بیماری روانی، مساوی با داشتن شادی و رضایت از زندگی نیست.»


در واقع، روانشناسی سنتی بیشتر روی «از منفی به صفر رساندن» تمرکز دارد، نه «از صفر به مثبت رساندن».

 

نمودار تفاوت روانشناسی سنتی با روانشناسی مثبت نگر

نمودار تفاوت روانشناسی سنتی با روانشناسی مثبت نگر

 

روانشناسی مثبت‌نگر؛ چیست و چه می‌گوید؟

 

پیدایش و بنیان‌گذاران

روانشناسی مثبت‌نگر در اواخر دهه ۱۹۹۰ توسط مارتین سلیگمن، رئیس وقت انجمن روانشناسی آمریکا (APA) معرفی شد. هدف آن روشن بود: تمرکز بر توانمندی‌ها، نقاط قوت و راه‌های ساختن یک زندگی معنادار.
سلیگمن و همکارانش گفتند که روانشناسی نباید فقط بر بیماری تمرکز کند، بلکه باید یاد بگیرد چگونه رفاه و شکوفایی انسان را افزایش دهد (Seligman, 2011).

 

رویکردهای اصلی: PERMA و نظریه Broaden-and-Build مدل

  • مدل PERMA: شامل پنج عنصر کلیدی برای رفاه است:
    1. P – احساسات مثبت (Positive Emotions)
    2. E – درگیری و غرقگی در کار (Engagement)
    3. R – روابط مثبت (Relationships)
    4. M – معنا (Meaning)
    5. A – دستاورد (Accomplishment)

 

 

  • نظریه Broaden-and-Build: باربارا فردریکسون نشان داد که احساسات مثبت، دامنه توجه ما را گسترش می‌دهند و به مرور، منابع روانی و اجتماعی بیشتری می‌سازند.

 

حتما بخوانید: مدل پرما PERMA در روان شناسی مثبت

 

شواهد علمی در حمایت از روانشناسی مثبت‌نگر

 

بازخوردهای مطالعاتی و متاآنالیزها

 

تحقیقات متعدد نشان داده‌اند که مداخلات مثبت‌نگر (مثل تمرین شکرگزاری یا نوشتن سه اتفاق خوب روزانه) می‌توانند به طور معناداری رضایت از زندگی را افزایش دهند و نشانه‌های افسردگی را کاهش دهند (Bolier et al., 2013).

کاربردهای عملی

  • برنامه‌های آموزشی دانشگاهی: در دانشگاه ییل، لوری سانتوس دوره‌ای درباره «علم خوشبختی» طراحی کرد که به پرمخاطب‌ترین درس تاریخ این دانشگاه تبدیل شد.
  • برنامه‌های بهداشتی و محل کار: استفاده از مداخلات مثبت‌نگر در سازمان‌ها باعث افزایش انگیزه و کاهش فرسودگی شغلی شده است.

 

نقدها و محدودیت‌ها – روانشناسی مثبت‌نگر هم بی‌نقص نیست

 

برخی منتقدان می‌گویند که روانشناسی مثبت‌نگر ممکن است به «خوش‌بینی افراطی» منجر شود و از جنبه‌های تاریک زندگی غافل بماند.
همچنین، برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تأکید بیش از حد بر فردگرایی در این رویکرد، ممکن است در فرهنگ‌های جمع‌گرا یا شرایط اجتماعی خاص، اثرات محدودی داشته باشد (Lomas et al., 2023).

 

کدام سریع‌تر شما را به هدف می‌رساند؟

 

روانشناسی سنتی – تمرکز بر مسائل جدی

روانشناسی مدل سنتی بیشترین تمرکز را روی حل مشکلات روانی جدی و ریشه‌ای دارد، مثل افسردگی، اضطراب یا اختلالات رفتاری. این رویکرد معمولاً نیازمند جلسات منظم، ارزیابی دقیق و زمان نسبتا طولانی است تا فرد بتواند به تعادل روانی برسد. در واقع، اگر با چالش‌های عمیق و جدی روبه‌رو هستید، روانشناسی سنتی مسیر مطمئنی برای شروع است.

 

روانشناسی مثبت‌نگر – تمرکز بر توانمندی و رشد سریع

در حالی که روانشناسی مثبت‌نگر مسیر متفاوتی دارد: تمرکز بر توانمندی‌ها، نقاط قوت و افزایش رضایت از زندگی. تمرین‌های ساده مثل شکرگزاری، یادداشت سه اتفاق خوب یا تمرین‌های هدف‌گذاری می‌تواند در کوتاه‌مدت اثر ملموس داشته باشد. این رویکرد مناسب افرادی است که می‌خواهند سریع‌تر احساس بهبود، انگیزه و بهره‌وری را تجربه کنند، بدون اینکه الزاماً وارد مسائل عمیق روانی شوند.

 

مقایسه عملی

به طور خلاصه، روانشناسی سنتی و مثبت‌نگر مکمل هم هستند.

اگر هدف شما حل مشکلات روانی جدی است، روانشناسی سنتی راه مطمئن‌تری است.

اگر هدف شما رشد فردی، افزایش توانمندی و رسیدن سریع‌تر به اهداف روزمره است، روانشناسی مثبت‌نگر انتخاب بهتری است.

 

ترکیب این دو رویکرد، یعنی ابتدا حل مشکلات جدی و سپس تمرین‌های مثبت‌نگرانه، می‌تواند شما را هم به تعادل روانی و هم به حال خوب پایدار برساند.

 

جمع‌بندی مقایسه‌ای – کدام مؤثرتر است؟


برای تصمیم‌های مهم زندگی، یافتن مسیر شغلی، بهبود روابط یا حتی بالا بردن کیفیت روزمره، همیشه لازم نیست منتظر بمانید تا به مشکل جدی برسید و بعد به روانشناس مراجعه کنید. در این مواقع، مشاوره و کوچینگ می‌تواند به شما کمک کند مسیر را واضح‌تر ببینید، انتخاب‌های بهتری داشته باشید و سریع‌تر به اهداف‌تان برسید.


اگر احساس می‌کنید با چالش‌های عمیق روانی مثل افسردگی، اضطراب یا مشکلات ریشه‌ای روبه‌رو هستید، بهتر است ابتدا با رویکرد روانشناسی سنتی این مسائل را برطرف کنید و سپس با ابزارها و تمرین‌های مثبت‌نگر، زندگی‌تان را از «صفر به مثبت» برسانید. از همین امروز، یک دفترچه بردارید و سه اتفاق خوب روز خود را بنویسید. کوچک اما مؤثر.

 

ترجمه و ویرایش: علیرضا صدیق منش، مشاور و روان شناس مثبت

 

منابع:

 

Seligman, M. E. P. (2011). Flourish: A Visionary New Understanding of Happiness and Well-being. Free Press

Bolier, L., et al. (2013). Positive psychology interventions: A meta-analysis. BMC Public Health, 13(1), 119

Fredrickson, B. L. (2004). The broaden-and-build theory of positive emotions. Philosophical Transactions of the Royal Society B, 359(1449), 1367–1377

Lomas, T., et al. (2023). Cultural critiques of positive psychology. The Journal of Positive Psychology, 18(2), 143-157

Santos, L. R. (2023). The science of well-being. Yale University

 

علیرضا صدیق منش
علیرضا صدیق منش
خانه توانمندسازی صدیق منش ، بنیان گذار علیرضا صدیق منش ، روانشناس مثبت نگر ، توانمندسازی فردی ، رابطه عاطفی ، والدین

دیدگاه ها بسته شده است