آموزش مهارت هاي زندگي و نقش مشاوره برای زندگی بهتر
21-10-1396دورههای آموزشی رایگان زمستانه کلینیک نینی سایت
03-11-1396
مراحل اجرای یک جلسه روان نمایشگری(سایکودراما)
باید بگوییم که یک جلسه سایکودرام سه مرحله اساسی دارد:
-
مرحله آماده سازی
-
مرحله اجرای نقش
مرحله درون پردازی
1- آماده سازی
در مرحله اول آماده سازی، درمانگر باید خودش را به گروه معرفی کند.
در دومین مرحله از آماده سازی، درمانگر باید خودش را آماده سازد.درمانگر برای رسیدن به این هدف باید زمانی را برای افزایش تحرک جسمی، تغییر محل صندلی ها، گفتگو با گروه درباره موضوعات متعدد و متفرقه و دادن اطلاعات اولیه درباره نقش خود اختصاص دهد. همه این فعالیتها باعث می شود که خودش را از لحاظ ذهنی و جسمی آماده کند.
در مرحله سوم آماده سازی، درمانگر درصدد ایجاد و توسعه انسجام و هویت گروهی بر می آید. برای این کار درمانگراز افراد می خواهد که دو به دو تشکیل گروه بدهند و با هم صحبت کنند و طی پرسش و پاسخی کوتاه با خصوصیات هم آشنا شوند. و پس از آنکه همه با هم آشنا شدند هرکسی زوج خودش را به جمع معرفی می کند.
در مرحله انتهایی آماده سازی، درمانگر باید افراد گروه را برای قسمت عمده سایکودرام که همان مرحله اجراست آماده سازد.
روش های زیادی برای آماده سازی وجود دارد که عبارتند از:
- آزمون های موقعیتی
- فروشگاه جادو
- تخیلات هدایت شده
- سوسیوگرام یا سوسیودرام
- رقص و موسیقی و کارهای هنری دسته جمعی
2-اجرای نقش
در بخش اول از مرحله اجرا ،کارگردان باید شخص اول را انتخاب کند چند روش برای این کار وجود دارد که عبارتند از :
-
خود فرد داوطلب می شود.
-
شخص اول مناسب از میان بحث ها در روند طبیعی مبادلات گروهی پیدا می شود.
-
کارگردان در جمع حرکت می کند، با همه حرف زده و یک مکالمه کوتاه را برقرار می کند بعد فردی رو که فکر می کند آمادگی دارد انتخاب می کند.
-
سوسیودرام یعنی درمورد موضوعات مشترک و عمومی که بحث برانگیز هستند صحبت می شود و هر کسی نظر موافق و مخالف خودش را مطرح می کند و از این بین کسی که بیشتر درگیر بحث شده است انتخاب می گردد.
در بخش دوم از مرحله اجرا، کارگردان به ترتیب اعمال زیر را انجام می دهد:
-
با شخص اول در مورد مسئله اصلی اش تا جایی صحبت می کند که مسئله شخص اول برای گروه به طور آشکاری روشن گردد مثلا فرد بگوید : «بله این موضوع من را ناراحت می کند» سپس کارگردان می گوید حالا روی این موضوع کار می کنیم .
-
شخص اول را به صحنه هدایت می کند و فرد را تشویق می کند تا به جای صحبت کردن در مورد مساله، آن را درعمل نشان بدهد.
-
شخص اول یک موقعیت اخیر را بصورت مفصل توصیف می کند.
-
صحنه را برای اجرا آماده می کنیم و از میز و صندلی و سایر اشیاء موجود برای آماده سازی سن و اجرای صحنه کمک می گیریم.
در مرحله بعد باید افراد یاور را انتخاب کنیم و آنها را وارد صحنه سازیم. برای انتخاب یاور و یاوران از میان اعضای گروه تکنیک های مختلفی وجود دارد که عبارتند از:
-
از شخص اول می خواهیم کسی را که بیشتر از همه به فردی که می خواهد نقش طرف مقابل شخص رو بازی کند شبیه است به عنوان یاور انتخاب کند.
-
از خود اعضاء گروه می خواهیم که برای ایفای نقش یاور داوطلب شوند.
-
کارگردان کسی را که احساس می کند برای ایفای نقش مناسب است را انتخاب کند.
بعد از انتخاب یاور، شخص اول به یاور بازخورد می دهد و به یاور کمک می کند تا نقش خود را خوب اجرا و ایفا کند. (استفاده از تکنیک نقش معکوس) حالا تمام این مراحل را اجرا می کنیم .
در مرحله بعد و پس از اجرای این صحنه اخیر که مرکز تعارض فرد نیست کارگردان باید با ظرافت خاص یک درمانگر، شخص اول را به سمت اجرای یک تعارض عمده و مرکزی بکشاند که این کار را به شیوه های مختلفی می توان انجام داد و این به تجربه و خلاقیت و ابتکار و دقت و ظرافت درمانگر بستگی دارد مثلا کارگردان به شخص اول می گوید: که آیا این حالت، تو را به یاد تجربه ای مشابه در ارتباط با افراد مهم زندگیت نمی اندازد؟
(تکنیک یاور مضاعف رو اجرا می کنیم) که به اجرای آن می پردازیم.
در این مرحله شروع می کنیم به اجرای صحنه اصلی، یا به عبارت دیگر صحنه تعارض عمده و اصلی شخص اول را که عمدتا در ارتباط با والدین یا اشخاص مهم زندگی وی می باشد اجرا می کنیم و برای اجرای این صحنه نیز مانند اجرای صحنه تعارض اخیر از همان مراحل استفاده می کنیم. وقتی که صحنه تعارض اصلی و عمده شخص اول با کمک اعضاء یاور و با فیدبکهای مکرر شخص اول و هدایت های درمانگر بازی شد به “مرحله پالایش ” می رسیم یعنی از شخص اول می خواهیم که خشم خود را نسبت به پدر یا مادر یا سایر افراد مهم زندگی گذشته اش ابراز کند و برای تسهیل آن از تکنیک بالش یا صندلی خالی و یا هردو استفاده می کنیم.
در این مرحله فرد با بازسازی تعارض های محوری اش حالات هیجانی مربوط به آن تجارب و آن روابط با آن افراد خاص را دوباره تجربه می کند.بروز چنین احساساتی را پالایش هیجانی می گویند. سپس فرد وقتی با این احساسات ناسازگارش مواجه شد و نسبت به آنها آگاه شد وتخلیه هیجانی صورت گرفت باید صحنه ای اجرا شود که حس امیدواری و موثر بودن را به شخص اول القاء کند و رفتارهای مثبت را جایگزین رفتارهای ناسازگار فرد بسازد که به این تکنیک اصطلاحا تکنیک «وحدت بخشی» می گویند. وحدت بخشی یعنی بازسازی و مرمت آن رابطه و خاطره آسیب رسان. برای این کار از چند تکنیک می شود استفاده کرد.
یاور یا خود درمانگر به صحنه بیاد و در نقش پدر یا مادر خوب ایفای نقش کند. پدر یا مادری که بتواند بیمار را همانگونه که هست دوست بدارد، مهربان باشد وبا او به گرمی گفتگو کند.
صحنه مرگ : در این صحنه درمانگر از شخص اول می خواهد که صحنه مرگ خود یا پدر یا مادرش را تصور کند و اینکه این صحنه در کجا اتفاق می افتد و دقیقا درچه ساعتی از روز است و…. و به شخص اول بگوید تنها چند دقیقه وقت دارد که همه احساساتش را به پدر یا مادرش بگوید و از او سوالهای همیشگی ات را بپرس و صادقانه رنجشها و حتی سپاسهایت را به او ابراز کن و در اینجا از تکنینک نقش معکوس استفاده می شود تا شخص اول بتواند احساسات پدر یا مادرش را نیز تجربه و درک کند و این معمولا باعث می شود که شخص اول با فرد مورد نظر به شکلی از مصالحه برسد البته پس از اجرای صحنه مرگ حتما باید صحنه “زندگی دوباره” اجرا گردد.
صحنه قضاوت نکیر ومنکر یا قضاوت خود فرد یا دیگران: یعنی به شخص اول کمک کنیم تا با اجرای این صحنه و با نگریستن به گذشته، اعمال یا احساسات خودش و دیگران را مورد قضاوت یا ارزیابی قرار دهد البته این قضاوت باید بسیار مودبانه، دوستانه و مملو از حمایت گروهی باشد و درمانگر باید اجرای این صحنه را بدین صورت هدایت کند.
صحنه گهواره که به فرد کمک می کنه نیاز به وابستگی اش رو درک کند. در این صحنه از افراد گروه می خواهیم که کودکی شوند و روی زمین بخوابند گویی که درگهواره هستند سپس درمانگر در نقش مادر به همه اعضاء سر می زند و رویشان را با پتویی خیالی می پوشاند و در 5 تا20 دقیقه با جملاتی مادرانه صحنه را ادامه می دهد سپس همه بیدار می شوند مثل کودکی سیر و راضی و مملو از احساس مورد حمایت قرار گرفتن و سپس درمانگر دوباره از افراد می خواهد که روی صندلی بنشینند و دوباره بالغ شوند و هرکسی احساس خودش را در مورد وقتی که نقش بچه را ایفا کرده است بیان کند.
3-درون پردازی
بعد از اجرای نقش وارد مرحله بعدی می شویم که مرحله درون پردازی است که سه بخش دارد :
-
تمرین رفتاری
-
مشارکت
-
خاتمه
تمرین رفتاری یعنی آموزش رفتارهای متناسب با موقعیت و مثمرثمری که فرد فاقد آن است.
هدف از تمرین رفتاری کسب تجربه در مورد شکلهای متنوع رفتارهای جدید است، در تمرین رفتاری باید :
1) رفتار بدون ترس از عقوبت اجرا شود.
2) فرد درمورد موثر بودن یا نبودن آن رفتار پس خوراند می گیرد.
3) امکان تکرار و تمرین رفتار تا جایی است که رضایت خاطر فراهم شود.
مراحل اجرای تمرین رفتاری:
-
مهیا کردن وضعیت صحنه و افراد و ارائه شدن موقعیت.
-
شخص اول و افراد یاور بازی خود را ارائه می کنند.
-
کارگردان به شخص اول فیدبک می دهد و درمورد احساس شخص اول در هنگام اجرا و همچنین درمورد تغییر مورد نظر و دلخواه سوال می شود و مشاهدات یا پیشنهادات سایر اعضای گروه نیز دریافت می گردد.
-
از اطرافیان می خواهیم نشان دهند اگر بجای شخص اول بودند چگونه عمل می کردند(تکنیک نقش معکوس) کارگردان به یاور در ایفای نقش درست بازخورد می دهد و
-
سرانجام شخص اول به صحنه می رود و مجددا عمل را تکرار می کند واین یعنی بازسازی صحنه و تمرین رفتار با موقعیت.
کاربردهای تمرین رفتاری :
-
آموزش مهارتهای حرفه ای(مهارت مصاحبه، سخنرانی، آموزش مصاحبه بالینی به روانشناسان)
-
آموزش قاطعیت نه گفتن، خواستگاری کردن،بیان احساس به افراد هیستریک
-
رفع حساسیت در کسانی که به راحتی دچار آشفتگی، اضطراب و ترس می شوند، (این روش مثل روش مواجهه و حساسیت زدایی منظم و منع متقابل است که در رفتار درمانی ترسها و وسواس بکار می رود.)
4.آموزش نقش مثل : روش تربیت فرزندان، بازگشتن به خانواده در افرادی با بیماری های مزمن و…
-
آموزش خودجوشی برای کسانی که خودجوشی و زندگی آزاد را فراموش کرده اند.
حتما بخوانید :
مشارکت : تا پایان نمایش به تدریج از حرکت جسمی شخص کاسته می شود و بیشتر به حالت اندیشیدن می رسد. در این مرحله فرد کاملا آمادگی پذیرش پسخوراند اطلاعاتی از دیگران را دارد در این زمان کارگردان به جای تحلیل روشنفکرانه درمورد شخص اول از یکی از شگردهای تئاتر درمانی که مشارکت نام دارد استفاده می کند بدین معنی که کارگردان از اعضای گروه می خواهد که ضمن حمایت از فرد به وی بازخورد دهند .کارگردان مرحله مشارکت را برای اعضای گروه چنین توضیح می دهد : «الان زمان مشارکت است فلانی، ویژگی بسیار خصوصی از زندگی خود را با شما در میان گذاشته است و آماده است تا نظر شما را در این باره بشنود بجای تحلیل رفتار او پاسخهایی بر مبنای درک و تجارب خودتان ارائه دهید.»
بنابراین مشارکت به چند شیوه صورت می گیره :
-
چند نفر از اعضای گروه تعارض ها، تجارب مشابه یا احساسات مشترک خودشان را مطرح می کنند.
-
از فرد یاور می خواهیم احساس خودش را درخصوص فردی که نقشش را بازی کرده است بگوید.
پس از آنکه گروه با شخص اول مشارکت کرد کارگردان از افراد می خواهد تا درمورد سایر افراد مهم زندگی شخص اول نیز اظهار نظر کنند این روش در آخر جلسه برای داشتن یک اختتام کامل مناسب است.
مرحله مشارکت برای شرکت کنندگان درروان نمایشگری فرصت مناسبی است که افکار و احساسات خود را بکاوند، هم شخص اول هم سایر افراد گروه به این مرحله نیاز دارند. پالایش روانی در نمایش می تواند در این مرحله به تمام اعضای گروه انتشاریابد و مجددا تجربه شود.
اختتام : برای اینکه جلسه به خوبی خاتمه پیداکند تکنیکهای متعددی وجود دارد که چند تا از آنها را مطرح می کنیم :
ورود مجدد به دنیای خارج : اعضاء گروه به کمک کارگردان درمورد آنچه که در جلسات آموخته اند خلاصه ای ارائه می دهند ودرمورد چگونگی بکارگیری آنچه آموخته اند در زندگی خود و تطبیق آن با شرایط خود بحث می کنند.
اگر کارگردان حس کند شخص اول به علت مطرح کردن تعارض خود آسیب پذیر شده است و به حمایت بیشتری نیاز دارد از روش بازسازی شخصیت یا ایگو استفاده می کند و از اعضای گروه می خواهد که حرف یا نکته ای را که دوست دارند به شخص اول بگویند.
کارناتمام :کارگردان می گوید قبل از اینکه جلسه رو تمام کنیم آیا کسی حرفی دارد که نگفته باشد یا از کسی رنجیده باشد که بخواهد احساس خودش را آزادانه بیان کند سپس گروه دایره وار نشسته و شروع به صحبت می کنند.
احساس همدردی و همدلی مشترکی که در اعضاء درنتیجه تبادلات عاطفی پیش آمده است ممکن است باعث شود که اعضاء گروه نخواهند احساس همبستگی گروهی را از دست دهند بنابراین کارگردان از اعضاء گروه می خواهد که دور هم جمع شوند و دست هم را بگیرند و در چشم های یکدیگر نگاه کنند و بگویند خداحافظ.
گرد آورنده : پریناز پناهی، روانشناس بالینی ( سایکودراماتیست)
خانه توانمندسازی صدیق منش ، بنیان گذار علیرضا صدیق منش ، روانشناس مثبت نگر ، توانمندسازی فردی ، رابطه عاطفی ، والدین