در جست و جوی شادی بر مبنای رویکرد درمان پذیرش مدار (ACT)
15-06-1395طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر
25-07-1395
بسیاری از زنان پس از تولد كودكشان، یك تغییر بزرگ روحی را تجربه میكنند.
این تجربه میتواند محدوده وسیعی را در برگیرد، از غم كوتاهمدت تا افسردگیهای عمیق و طولانی كه نیاز به درمان دارد؛ این نوع احساس افسردگی، افسردگی پس از زایمان نامیده میشود. احساس غم و ناراحتی پس از تولد فرزند به قدری شایع است كه بسیاری از افراد آن را تجربه میكنند. برای كسانی كه بتازگی مادر شدن را تجربه كردهاند و كسانی كه خود را دوست دارند، بسیار مهم است كه علائم این نوع افسردگی را بدانند و در صورت مشاهده آن در خود سعی كنند از خانواده، دوستان و متخصصان پزشكی كمك بگیرند. با توجهات و حمایتهای ویژه و درمان مناسب، مادرانی كه درجهای از افسردگی پس از زایمان را تجربه میكنند، میتوانند تبدیل به والدینی سالم و شاداب شوند.
بیش از 80 درصد مادران، تجربه غم و اندوه در روزهای اول پس از زایمان را دارند.
در این نوع افسردگی ممكن است مادر در یك لحظه احساس شادمانی و در لحظه بعد احساس غم و غصه داشته باشد. او ممكن است احساس ناراحتی، خشم، غم یا خستگی را تجربه كند. این احساس معمولا فقط چند روز به طول میانجامد، اما ممكن است تا یك یا دو هفته نیز ادامه یابد.
اما دلیل این احساس چیست؟
این امواج احساسی، یك تاثیر طبیعی از تغییر هورمونی ناشی از بارداری و زایمان تلقی میشود. سطح استروژن و پروژسترون كه طی بارداری افزایش یافته بود به ناگاه پس از وضع حمل افت میكند و این مساله میتواند روی روحیات فرد تاثیر بگذارد. این هورمونهای زنانه در طول یك هفته یا بیشتر به سطحی كه قبل از بارداری بودهاند بازخواهند گشت. همین كه سطح هورمون به حالت متعادل خود بازمیگردد، غم و اندوه نیز به طور خود به خود و بدون نیاز به درمان پزشكی از بین میرود.
استراحت كافی، تغذیه مناسب و حمایت شدن، از موارد مهم جهت مقابله با این حالت است ، چرا كه خستگی و كمبود خواب یا اضطراب میتواند احساس غم و ناراحتی را شدت ببخشد.
برای كنار آمدن با احساس غم ناشی از تولد فرزند، مادران باید سعی كنند كمك دیگران را در روزها و هفتههای اول پس از وضع حمل پذیرا باشند و به خانواده و دوستان اجازه دهند كه در كارهایی مثل خرید، انجام كارهای منزل یا بچهداری به آنها كمك كنند. بهتر است در زمانهایی از روز، شخص دیگری غذایی برای مادر تهیه یا از كودك مراقبت كند تا مادر بتواند اندكی بخوابد یا دوش بگیرد. به عنوان یك مادر باید به اندازه كافی استراحت كنید و غذاهای مغذی میل كنید. صحبت كردن با افرادی كه به شما نزدیكند یا با كسانی كه آنها هم بتازگی مادر شدهاند، میتواند در شما احساس حمایت شدن را به وجود آورد و به شما یادآوری كند كه تنها نیستید.
اگر احساس میكنید كه به گریه كردن نیاز دارید نباید جلوی اشكهای خود را بگیرید، اما سعی نكنید روی افكار ناراحتكننده تمركز كنید. اجازه دهید كه این احساس گذرا، دوره خود را طی كند و سپری شود.
علائم بالینی بیماری
-
احساس غمگینی ، ناامیدی و دلتنگی
-
کاهش اشتها و کاهش وزن
-
بیانرژی بودن؛ خستگی
-
کندی در تکلم و تفکر
-
بروز مکرر سردرد و سایر ناراحتیهای فیزیکی
-
سردرگمی درباره توانایی بهبود زندگی
-
فقدان پیوند عاطفی بین مادر و کودک ، که برای هر دو زیانآور است.
-
افسردگی شدید که ممکن است با احساسات تهاجمی نسبت به کودک ، از دست دادن احساس عزت در ظاهر و منزل ، بیاشتهایی یا غذا خوردن اجباری ، دوری کردن از دیگران یا تمایلات خودکشی همراه باشد.
دلایل بروز بیماری
علت این اختلال انطباق روان شناختی لازم پس از تولد ، کمبود خواب و مراقبت از نوازد میباشد. البته این احتمال هم وجود دارد که افسردگی پس از زایمان ناشی از تغییرات هورمونی باشد، که بر حالات روحی روانی فرد تأثیر گذارند. پذیرفتن مسؤولیت 24 ساعته مراقبت از یک نوزاد شیرخوار تطابق عمدهای را از نظر روانی و شیوه زندگی در اکثر مادران میطلبد، حتی اگر نوزاد فرزند اول نباشد. این استرسهای فیزیکی و روانی معمولاً با استراحت ناکافی تا هنگام ثبات یافتن نیازهای معمول کودک همراه است، بنابراین خستگی و افسردگی در مادران غیرمعمول نیست. استرس ، کمبود خواب ، تغذیه نامطلوب ، فقدان حمایت مادر از سوی همسر و سابقه اختلالات روانی قبلی در مادر از عوامل تشدید کننده بیماری میباشند.
پیشگیری
-
مادران نباید از این که احساسات پیچیدهای در مورد مادر بودن خود دارند احساس گناه کنند. ایجاد تطابق و ایجاد پیوندی عاطفی طبیعی نیاز به درمان دارد.
-
در نظر گرفتن برنامههای مکرر خارج از منزل نظیر قدم زدن و دیدارهای کوتاه با دوستان و اقوام برای مادران مفید است. این برنامهها به مادران کمک میکند تا دچار احساس انزوا از دیگران نشوند.
-
مادران باید کودک خود را در اتاق جداگانهای بخوابانند. در این صورت مادران راحتتر استراحت خواهند کرد.
-
مادران میتوانند برای کارهای روزانه نظیر خرید کردن و مراقبت از کودک در هنگام استراحت خود از خانواده یا دوستان کمک بگیرند.
-
مادر در صورت احساس افسردگی بهتر است احساسات خود را با همسر یا یک دوست که شنونده خوبی برای حرفهای اوست در میان بگذارد. صحبت کردن با سایر مادران امکان استفاده از همفکری و تجربه آنان را فراهم میکند.
-
روان درمانی یا مشاوره با متخصص مربوطه در صورت تداوم افسردگی توصیه میشود.
درمان
درمان شامل کمک به مادر در مراقبت از نوزاد ، حمایتهای روانی فرد و مشاوره و تجویز داروهای ضد افسردگی میباشد.
افسردگی خفیف پس از زایمان با حمایت خانواده و دوستان معمولاً به سرعت برطرف میشود. اگر افسردگی شدید شود ممکن است مادر دیگر قادر به مراقبت از خود و کودک نباشد و بستری در بیمارستان ممکن است ضرورت یابد (به ندرت). اگر افسردگی شدید شده و بستری در بیمارستان را ایجاد نماید، توصیه میشود که مادر در یک مرکز نزدیک منزل بستری شود تا رابطه نزدیک وی با کودک حفظ شود. حتی موارد شدید افسردگی با داروها ، مشاوره با متخصص مربوطه و حمایت اطرافیان معمولاً قابل علاج است. داروهای ضد افسردگی اغلب هنگامی مؤثرند که 4-3 هفته مصرف شوند. اگر مادر به کودک خود شیر میدهد هرگونه داروی تجویزی از این بابت باید به دقت در نظر گرفته شود. البته معمولا در صورت استفاده از داروهای ضد افسردگی شیردهی به کودک باید قطع شود.
علیرضا صدیق منش، روانشناس و مشاور
خانه توانمندسازی صدیق منش ، بنیان گذار علیرضا صدیق منش ، روانشناس مثبت نگر ، توانمندسازی فردی ، رابطه عاطفی ، والدین