۱۲,۰۰۰تومان
تعداد فروش: 5
خودافشاسازی درمانگر نوشته علیرضا صدیق منش
ناشر: زرنوشت
تاریخ نشر: 1399
تعداد صفحه: 141
شابک: 8-710387-622-9
قطع کتاب: رقعی
خودافشاسازی درمانگر (Therapist’s self-disclosure) نام کتابی است که بعد از چندین سال تحقیق و پژوهش در منابع مختلف خارجی و داخلی نوشتم. به قول جان دان هیچکس جزیره و تنها نیست.
(این کتاب بصورت فایل pdf قابل خرید و دانلود است).
«سؤالی که ممکن است هرکسی در هر زمانی با آن مواجه شود این است که آیا باید به دوستانمان اجازه دهیم ما را همانگونهکه هستیم بشناسند یا بهتر است مرموز باقی بمانیم و آرزو کنیم ما را افرادی بدانند که نیستیم.»
این انتخاب همیشه در دسترس است، اما در طول تاریخ، ما تصمیم گرفتهایم که خویشتن واقعی خود را در پسِ برخی نقابها پنهان سازیم… .
ما هستی حقیقی خویش را از دیگران پنهان میداریم تا از خود در برابر انتقاد و طردشدگی توسط دیگران دفاع کنیم و این دفاع به بهایی سنگین حاصل میشود.
زمانیکه بهدرستی، بهوسیلۀ دیگر افراد دخیل در زندگی خود شناخته شویم، سوءتفاهمهایی دربارۀ ما شکل میگیرد که، بهویژه اگر از جانب خانواده و دوستانمان باشد، ما را بهسمت «اجتماعی تنها و منزوی» میکشاند.
ضمن آنکه وقتی در مخفی کردن وجود واقعی خود از دیگران توفیق مییابیم، تماسمان با واقعیت نیز ازدست میرود.
روابط ضعیف میتواند منبع فشار روانی باشد و روابط خوب منبع کمال و شکوفایی. برای آنکه از کارکرد خوب برخوردار باشیم، لازم است با برخی از کسانی که در زندگی ما وجود دارند، رابطهای ویژه و از لحاظ عاطفی نزدیک برقرار کنیم.
همچنین نظریهپردازان کمالْ توانایی ایجاد روابط عاطفی صمیمانه را یکی از ویژگیهای اصلی کارکرد آرمانی تلقی میکنند (ساپینگتون، 1989).
ویسون (1967) اظهار میدارد که مهمترین عامل مؤثر بر شادکامی همان ارتباط موفقیتآمیز با دیگران است. در بسیاری از بررسیها مشخص شده است که روابط خوب با بهداشت روانی خوب همبستگی دارد (لونتال و هیون، 1968؛ روبنستاین و شیور، 1982؛ والد ، 1970).
و برخی از بررسیها حتی گزارش کردهاند که روابط خوب با سلامتی جسمانی رابطه دارد (کوهن و ویلس ، 1985؛ شیور و روبنستاین 1979؛ ویلنت، 1977).
همچنین برخی شواهد حاکی از آناند که ممکن است یک نیاز فطری برای برقراری ارتباط نزدیک با دیگران وجود داشته باشد. (باراش، 1982؛ بالبی، 1969).
یکی از مهمترین مؤلفههای شکلگیری روابط، که بخش مهمی از رابطهها را به خود اختصاص میدهد، نحوۀ تبادل پیامهاست. میتوان گفت که بهطور کلی تمامی روابط به نحوۀ تبادل پیام وابسته است (ساپینگتون، 1986).
در این بین، اظهارنظرها یا افشاسازیهای طرفین بخش قابلتوجهی از این تعامل را تشکیل میدهند.
این افشاسازیها ممکن است اظهارنظری دربارۀ سایرین، مکانها یا رویدادها، و یا اظهارات ذهنی دربارۀ خودمان باشد. منظور از خودافشاسازی نیز همین نوع افشاهاست که طی آن، اطلاعاتی را درمورد خودمان به دیگران میدهیم (هارجی و دیگران، 1994).
➡ اهمیت خودافشاسازی در تعاملات روزمره نشانگر ارزش بسیار زیاد این مهارت است.
بهنظر چیکین و درلگا (1976)، «خودافشاسازیهای ما تأثیر زیادی بر زندگیمان میگذارد. این خودافشاسازیها نوع و تعداد دوستانمان را تعیین میکند و باعث میشود که دیگران ما را از لحاظ هیجانی، باثبات یا ناسازگار بدانند و شادی و رضایت کلی ما از زندگی را تعیین میکند».
همچنانکه بیان شد، تمامی رابطهها به نحوۀ تبادل پیام وابستهاند، اما روابط صمیمانه به نوع خاصی از این تبادلات بستگی دارند. علاوهبر عوامل دیگری که خصیصۀ روابط صمیمی یهشمار میآیند، ویژگی اصلی این نوع روابط تبادل تدریجی و رو به افزایش خودافشاسازی است.
با دراختیار گذاشتن اطلاعات خصوصی به فردی دیگر، شما به آن شخص چنین پیامی میدهید: «من آنقدر به تو اعتماد دارم که این حرف را بزنم.» (رمپل و هولمز، 1986)
خودافشاسازی به ایجاد روابط صمیمانه کمک میکند و یکی از ویژگیهای اصلی این نوع روابط محسوب میشود (ساپینگتون، 1989).
باتوجه به آنچه گفته شد، نویسنده در این اثر به بررسی ماهیت خودافشاسازی پرداخته است و در پی آن بوده است تا به پرسشهای ذیل پاسخ دهد:
ــ خودافشاسازی چیست؟
ــ عوامل مؤثر بر خودافشاسازی کداماند؟
ــ در تعاملات بینفردی لازم است چه میزان خودافشاسازی کرد؟
ــ جنسیت چه تأثیری بر میزان خودافشاسازی دارد؟
ــ شخصیت چه تأثیری بر میزان خودافشاسازی دارد؟
ــ خودافشاسازی میتواند چه کارکردهایی برای مشاوران و رواندرمانگران داشته باشد؟
درواقع، طرح این قبیل مسائل کمک میکند تا به نقش خودافشاسازی بهعنوان عاملی مهم در زندگی روزمره و همچنین، بهنقل از میرز (2005)، بهعنوان بنیادیترین عنصر رواندرمانی توجه داشته باشیم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.